مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!

ساخت وبلاگ
بعد از حمله موشکی به کنسولگری ایران در دمشق و شهادت عزیزان‌مان، موجِ تهاجم تازه رسانه‌ای- روانی بنگاه‌های خبری و اکانت‌های صهیونیستی در فضای مجازی، آغاز شده است. زومِ کلمات بر تحریکِ ما و کشاندن‌مان به معرکه‌ای است که صدر تا ذیلش را خود در اختیار دارند. می‌کوشند تا با ادبیات توامامن تحریک و تحقیر ما را برآشوبند تا به جای صبر راهبردی، راه به میدان تله‌گذاری شده آنان باز کنیم. ما اما خوب می‌دانیم که عزت و عقلانیت اگرچه کامل‌کننده همدیگرند اما گاه در عرصه میدان، دچار «تزاحم» می‌شوند. مثل همین ماجرا.عزت می‌گوید هنوز غبارِ انفجار موشک‌هایش به زمین ننشسته باید غبار انفجار موشک‌های ما از خانه او برخیزد. عقلانیت اما حُکمش این است که باید محاسبه کنیم. سود و زیان تصمیم را بسنجیم. مباد که برای ما سفره مین‌گذاری شده پهن کرده باشد. داده‌های خبری در ماجرای حاضر اما نظر عقلانیت را صحه می‌گذارد.می‌دانیم و می‌خوانیم که صهیونیست‌ها برای جمع کردن ماجرا، اقدام به پهن و گسترده کردن سفره جنگ می‌کنند. می‌دانیم که آماده‌باش صد در صد داده‌اند. می‌دانیم قدرت‌های باطل دنیا پُشتِ این باطل ایستاده‌اند تا حق موفق نشود. در شرایطی چنین چه باید کرد؟ آیا باید از حق انتقام گذشت و سر خود را پایین انداخت و گذشت؟ باید به فرداهای دور و غرورکش حواله داد؟ باید به آه و نفرین برگزارکرد؟نه، عقلانیت این را نمی‌پذیرد. ضربه را ده چندان باید پاسخ داد. پشیمان‌کننده و نابودگر هم باید پاسخ داد. اما آیا امروز یا فردا؟ عقل می‌گوید تجربه عملیاتِ «یومِ کیپور» بهترین گزینه است. «حمله‌ای که در آخرین ساعات یوم‌کیپور مقدس‌ترین روز در یهودیت، آغاز شد. و یهودیان در آن روزه‌دار هستند.» یعنی غافلگیری مطلق صهیونیست‌ها.به ادامه ماجرا و دخا مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 18:58

" صولت مرتضوی وزیر کار در مورد زمان اعمال افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی گفت: طبق آنچه قانون تصویب کرده است باید در فروردین ماه افزایش حقوق بازنشستگان اعمال شود و کام بازنشستگان عزیزمان هم ان‌شا‌الله شیرین شود." این خبری است که 8 فروردین روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. آن هم با تیترِ" خبر فوریِ وزیر کار برای بازنشستگان / زمانِ افزایش حقوق اعلام شد! بسیاری از بازنشستگان با اعتماد به قول جناب وزیر، برنامه های خود را براساس حوقوق افزایش یافته تنظیم کردند. آنچه-اما- دریافت کردند همانی بود که در اسفند سال پیش به حساب شان واریز شده بود. نمی دانم جناب وزیر از فرایند تعیین حقوق و مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی- که زیرمجموعه مدیریتی خود اوست- خبر ندارد یا دانسته چنین وعده ای را داده است. در هر دو صورت او دچار خطایی فاحش و آسیب رساندن به روح و روان موسفید کرده های عرصه سازندگی کشور شده است. جبرانِ این رفتار نازیبا، تسریع در تعیین تکلیف افزایش حقوق و مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی است. امید واریم برای ماهِ بعد-لااقل- این جمعیت بزرگ به حق خود برسند. آن هم در ترازی که روسای محترم جمهور و مجلس، پیشتر ها در تبلیغات انتخاباتی، وعده اش را می دادند. جوری که پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها در برابر عروس و داماد و نوه خجالت نکشند. به گونه ای که در یخچال هاشان جز آبِ سر، چیز دیگری هم باشد و دل شان نلرزد که الان عروس و داماد در یخچال را باز می کنند! این گروه اجتماعی هیچ ادعایی ندارند. هزار دعا هم می کنند که جناب رئیسی و جناب قالیباف همان هایی را که در کلیپ های تبلیغاتی از آنان به یادگار مانده است را "علی الارض" اجرایی کنند. امید واریم آنچه کارگران به عنوان خاطره ای نا خوش از وزیر محترم کار برا مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 18:58

تلخ کامیم از آنچه در دیار مظلوم سیستان و بلوچستان می گذرد. خون به دل ما می شود به هر قطره خونی که آنجا بر زمین می ریزد. در این میان دو موضوع است که زخم های بر دل نشسته را نمک سود می کند. اول سخنان آنان که در وی آی پی زندگی می کنند و ادای مصلحان را در می آورند. می گویند دوطرف بنشینید و با هم گفت و گو کنید! یعنی یک طرف نظام بنشیند و یک طرف تروریست ها! نمی فهمند این ها که در هیچ کجای دنیا، کسی با تروریست مذاکره نمی کند. همان طور که او حرفش از جنس گلوله است جز این زبان بین المللی هم نمی فهمد. زده است حرف اش را پس باید جوابش را هم بشنود به همان "بیانِ سربی" که ادا کرده است. در هیچ جای جهان جز به این قاعده با تروریست جماعت رفتار نمی کنند. این را برای آنانی حرف به حرف می نویسم که صلحِ کل پندارانه از گفت و گو با این جماعت وحشی می گویند. اما حرف اصلی را با مسئولانِ خودمان باید گفت. به آنان که متولی مستقیم ماجرایند اما به تسلیت گفتنی بسنده می کنند انگار. با اینان سخن به فریاد هم باید گفت. خشم را هم باید جای بغض نشاند برای بیان این گفتنی که اگر جان فرزندان ملت برای تان ارزش دارد – که حتما باید چنین باشد-، جلوی این ایلغار را بگیرید. این همه خون حجامتِ تن نیست که به این سادگی بپذیریم. حتی تنِ وطن. چرا تجهیزاتِ مرزبانان به روز نمی شود؟ چطور یگان های ضد شورش از به روز ترین انواع تجهیزات برخورداند- که باید باشند- اما مرزبانان ما به همان عهد سابق باید در برابر تروریست هایی بایستند که از مرگ افزارهای به روز شده استفاده می کنند؟ اینان که هر روز خبر شهادت شان می آید فرزندان ایران اند. قهرمان آرزو های خانواده ای هستند. مادران برای شان هزار آرزو دارند. می خواهند گُل بر سرشان ببارند اما این گل ها مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 18:58

ما به جریانِ "ایمان" در زیستِ خود نیازمندیم، زیست تمام ساحتی مومنانه. حکمرانی مومنانه و حکم پذیری مومنانه. اخلاق مومنانه، رسانه نگاری مومنانه، حریم داری مومنانه و حرمت گذاری مومنانه. این هم نسبیت بردار نیست که چون به دایره "خودی" ها بربخورد، واجب الرعایه باشد و در مواجهه با کسانی که "ما" نمی پسندیم، به وجوب رعایت نکردن آن حکم دهیم. متاسفانه از قلم و زبانِ برخی ها در باره غیر هم اندیشانشان جز "شر" نمی زاید و هرچه خیر است را می پوشانند. دروغ تولید و تکثیر می کنند و چند دست می چرخانند و در دست چندم به دروغ خود ساخته استناد و آن را سندانگاری می کنند. می پندارند که در، همیشه بر همین پاشنه خواهد چرخید و قلم همواره در کف آنان خواهد بود. اما تا این پندار ترک برمی دارد، داعیه دار حریم بانی و حرمت داری می شوند! اینان را باید به گفته ها و نوشته ها و بافته های گذشته خودشان ارجاع داد تا ببینند چقدر تهی از اخلاق گفته و نوشته و ساخته اند. چقدرایمان از مسلم غریب تر مانده است در رفتارشان. کوچه های ذهنشان از کوفه هم تهی تر از مداراست چه رسد به مروت که انگار در مزرعه فکرشان، بذرش، همان اول خوراک ملخ ها شده است. بدانند و بدانیم همه مان که فراتر از مدارا به مروت در حق همه نیاز داریم. بدانیم همه مان که باید رفتارمان را به قواعد دینی، جوانمردانه سازی کنیم. راه درست زندگی کردن این است. بدانیم که "ما" سنگ ترازو و تراز زیستن نیستیم. همدیگر را بفهمیم و به هم احترام بگذاریم. نمی شود احترام بخواهیم اما حرمت داری نکنیم. در این عالم قاعده ای است که در آن دنیا هم به عدالت خواهیم دید که با همان دستی که بدهیم، پس خواهیم گرفت. پس خوبی کنیم تا خوبی ببینیم. عدالت رواداریم تا با ما عادلانه برخورد شود. بکوشیم به م مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1403 ساعت: 14:22

دردنامه‌ای برای عبور از فصل سردِ غفلت؛چهاردهم آبان ۱۳۲۴ در شهرستان قوچان به دنیا آمد. پدرش علی اکبر نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح۴) پرداخت؛ و سرپرست اطلاعات کمیته انقلاب بود. ششم فروردین ۱۳۶۱ در جبهه رقابیه بر اثر اصابت ترکش نارنجک به شهادت رسید مزار ایشان در بهشت زهرای شهرستان تهران قرار دارد. این ۵۹ کلمه، است در تعریف مردی که در شرح هر روزش باید کتاب نوشت.شهید والامقام، حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسوی قوچانی را می‌گویم. مردی که در میدان تفقه و اجتهاد کوشنده‌ای مجاهد بود و در معرکه جهاد و میدان مبارزه، مجاهدی خستگی ناپذیر. دریغا و افسوسا که شناخت بسیاری از ما در باره او به اندازه همین ۵۹ کلمه هم نیست.شاید برخی از ما مشهدی‌ها نام او را بر تابلویی بر یک بلوار فرعی دیده باشیم. بلواری فرعی که از بلوار قرنی آغاز و به بلوار هدایت منتهی می‌شود. درست رو به روی بوستان حجاب. فقط همین! تازه بسیاری هم همین تابلو را هم ندیده اند.دریغا که ما به بلای غفلت دچار شده ایم. غفلت از سرمایه‌های ملی، غفلت از ذخایر راهبردی تاریخی یک ملت و حتی یک امت. غفلت از حقیقتی که در جان آدم‌ها جانمایی شده بود تا امام جامعه و چراغ جهان باشند. آنان کوشیدند تا با تفقه و تفکر و تدبر و عمل به اخلاص، خویش را خالص سازی کنند، اما مایی که باید آنان را می‌دیدیم تا الگو بگیریم، دچار غفلت شدیم. نه ما که متولیان امر هم روزگارشان بدتر از ماست.آنان که تکلیف سازمانی دارند برای توجه دادن مردم به حقیقت‌های متجلی شده در شهدا هم گرفتار" روزمّرگی" شده اند. این هم باعثِ"روزمرگی" می‌شود برای جامعه. هر روز مان می‌میرد حال آنکه باید زنده باشد و زندگی‌ها را با حقیقت تراز کند. م مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1403 ساعت: 14:22

ما از امام مجتبی علیه السلام، فقط حرم نداشتنش را دیده ایم اما حریم نگهداشتنش را ندیده ایم. دقیقا به همین خاطر است که گاه راه را اشتباه می رویم. ناراحتیم که چرا قبر حضرت حرم و گنبد و گلدسته ندارد اما نسبت به حفظ حریم ها که منطق و منش امام بود اهتمام نداریم. خیلی راحت در رفتار به سبک همان کسانی میل پیدا می کنیم که حریم شکنی هاشان، قبر امام را بی حرم کرده است. ما اگر واقعا می حواهیم قبر امام حرم داشته باشد، باید حریم اخلاقی و حرمت درس های رفتاری امام مجتبی را نگهداریم. ما خوانده و شنیده ایم بارها ماجرای مرد شامی را که تحت تأثیر تبلیغات معاویه به مدینه رفته و به امام حسن(ع) جسارت و توهین می کند. امام به جای واکنش نسبت به این توهین ها به این شخص می فرمایند: «اگر غریب هستی و جایی را نداری، مهمان ما شو، اگر گرسنه هستی، سر سُفر ما بنشین، اگر مشکل مالی داری، به تو کمک مالی کنیم.» پس از این نوع برخورد امام، فرد توهین کننده شرمنده می شود و به امام حسن(ع) می گوید: شما را به نوع دیگری به ما معرفی کرده بودند. او سپس این بخش از آیه 124 سوره شریفه انعام را می خواند که؛" اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ۗ ا؛ خدا بهتر می‌داند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد." او با همان برخورد اصلاح می شود و می رودولی ما هزار بار می شنویم و همان دم از یاد برده ایم و باز به همان مسیری پا گذاشته ایم که دیروز بودیم. در باره غیر هم اندیش همانی را می گوئیم که پیش از این می گفتیم. همان رفتاری را روا می داریم که نارواست. به تریبون ها و گفته ها و نوشته هامان دقت کنیم، میان ما و امام مجتبی(ع) جز تباین چه نسبتی در میان است؟ دریغا که هرچه در ادعا مصر تریم در عمل دورتریم. فقط وقتی نگاه ها به پیراهن آلوده خودی مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 12 فروردين 1403 ساعت: 14:22